«سواد رسانه ای» مجموعه ای از چشم اندازهاست که ما به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض رسانهها از آنها بهره برداری میکنیم، تا معنای پیامهایی را که با آنها مواجه میشویم، تفسیر کنیم. سواد رسانه ای مفهومیقدیمیاست که اولین بار «مارشال مکلوهان» در سال ۱۹۶۵ به کار برد. او معتقد بود در دهکده جهانی انسانها باید به سواد جدیدی به نام سواد رسانه ای دست یابند.
کارشناسان معتقدند سواد رسانه ای، عبارت است از یک نوع درک مبتنی بر مهارت، که بر اساس آن میتوان انواع رسانهها و تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک کرد. مثل یک رژیم غذایی مناسب، که هوشمندانه مراقب است تا فقط مواد غذایی لازم و مفید به بدن برسد. این نوع آگاهی، میتواند به مخاطبان بیاموزد که از حالت تماشاگر یا خواننده صرف خارج شده و به طور فعالانه وارد تقابل شوند، که در نهایت به نفع خود آنان است. به گفته «الیزابت تومان»، سواد رسانه ای، استعدادی است که به بازشناسی اوضاع و احوالی منجر میشود که در پس تولیدات رسانه ای قرار دارند، موضوعاتی از جمله انگیزهها، ارزشها، مالکیت، ثروت و نیز آگاهی از چگونگی تاثیر این موضوعات در محتوای رسانهها.
اندیشمندان ژاپنی میگویند این نوع سواد، ابزاری برای توانمند ساختن شهروندان در انجام تحلیل انتقادی و ارزیابی رسانههاست.
سواد رسانه ای چیست؟
در کشور ما، تعریفی که از سواد رسانه ای ارائه شده این است که: سوادی که مخاطب به مدد آن، میآموزد که در شرایط انبوه شدن پیام، چگونه پیامهای مورد نیاز را جستجو کند و اهداف آن را تشخیص دهد. کارشناسان، مدرسین و صاحب نظران حوزه ارتباطات در داخلی و خارج کشور تعاریف متنوع و متعددی از این اگاهی (سواد رسانه ای) ارائه داده اند و از مجموع آنها میتوان چنین نتیجه گرفت: سواد رسانه ای، مجموعه ای از مهارتهاست که به ما امکان میدهد علاوه بر ایجاد پیام ارتباطی، به ارزشهای نهفته در پیامها نیز دست یابیم و با رویکرد انتقادی، به تنظیم میزان و نحوه دریافت آنها بپردازیم. سواد رسانه ای، آمیزه ای از تکنیکهای بهره وری موثر از رسانهها و کسب بینش و درک برای تشخیص منابع از یکدیگر است.
خروجی یک رسانه
محصول نهایی و خروجی یک رسانه، الزاما آینه جهان واقعی نیست و ممکن است تنها بخشی از دنیای واقعی را به تصویر بکشد یا حتی در صورت داشتن حسن نیت، شاید در انعکاس جهان واقعی، ناکام مانده باشد. محتوای خروجی یک رسانه، میتواند در خدمت تثبیت یک طبقه یا یک جریان اجتماعی باشد که در این صورت، در خدمت عدالت نخواهد بود و جناحی عمل میکند.
امروز در دنیایی زندگی میکنیم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانه ای قرار داریم. فضای پیرامون سرشار از اطلاعات است، وقتی یک مودم میتواند ارتباط ما را با دنیای بی انتهای اینترنت فراهم کند، این امر اثبات همین مدعاست.
حالا که دسترسی به میلیونها روزنامه، مجله، کتاب، خبرگزاری و شبکههای متعدد تلویزیونی به راحتی فراهم است، همه نیاز دارند به بینش صحیحی برسند تا در انتخابهایشان بیشتر دقت کنند.
جنبههای گوناگون سواد رسانه ای
جنبههای گوناگون سواد رسانه ای عبارتند از: ارتقای آگاهی و تعیین میزان و نحوه مصرف اخبار و اطلاعات از منابع مختلف (محتوای رسانهها)، آموزش مهارتهای مطالعه یا تماشای انتقادی و در نهایت، تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه که در نگاہ اول قابل مشاهده نیست. تسلط به یک زبان خارجی، مهارت استفاده از کامپیوتر و فضای سایبری هم از مهارتهای سواد رسانه ای به شمار میآیند و میتوانند به بهره وری مناسب تر کمک کنند. اما از آنجایی که بدون سواد رسانه ای، نمیتوان گزینشهای صحیح از پیامهای رسانه ای داشت، نهادهای آموزشی، مدنی و رسانه ای در ایران باید به این امر کمک کنند. کارشناسان میگویند نهادهای آموزشی مثل مدارس، دانشکده، دانشگاهها و آموزشگاههای مختلف میتوانند مفهوم سواد رسانه ای در کتب درسی ارائه کنند، نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی میکنند نیز میتوانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینه سواد رسانه ای قرار دهند، تا مخاطبان درک عمیق تری از آنچه میبینند، میشنوند و میخوانند داشته باشند، در حالی که میتوان فاقدان سواد رسانه ای را طعمههای اصلی در فضاهای رسانه ای به شمار آورد، افراد دارای سواد رسانه ای نه تنها اسیر محصولات نمیشوند، بلکه قضاوتهای صحیح تری از محیط پیرامون خود دارند.
یکی دیگر از اهداف سواد رسانه ای، نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آنها نیازی هم ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان مارکها و علائم تجاری بین المللی را به خوبی میشناسند، اما این اطلاعات در هیچ زمینه ای به کار آنها نمیآید، نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهیهای پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیامها و اطلاعات اطرافمان بر اساسی نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمینشویم. سواد رسانه ای این امکان را هم در اختیار میگذارد.
هدف سواد رسانه ای، در نخستین گامها، تنظیم یک رابطه منطقی است، به این معنا که در برابر رسانهها، چه چیزهایی را از دست میدهیم و چه چیزهایی را به دست میآوریم؟ یا به عبارت بهتر، در مقابل زمان و هزینه ای که صرف میکنیم، چه منافعی در نهایت کسب میکنیم؟.
سواد رسانه ای تولید ادبیات
میتوان در عرصه آموزش رسانه ای و سواد رسانه ای تولید ادبیات کرد تا در گام اول مشخص شود دامنه و چارچوب بحث سواد رسانه ای چیست. وضعیت سواد رسانه ای در غرب به دلیل آن که تکنولوژیهای مدرن تمرکز بیشتری دارند، باعث شده تا نظریه پردازان و مخاطبان، زودتر خطر مسلح نبودن به سواد رسانه ای را درک کنند. بنابراین مطالعات و تجارب خوبی هم در این زمینه دارند که میشود از آنها استفاده کرد. همچنین حمایت نهادهای آموزشی، از طریق گنجاندن مفاهیم سواد رسانه ای در کتب درسی دانش آموزان و دروس دانشکدههای ارتباطات، میتواند مفید باشد و خود رسانهها هم با توجه به جغرافیای مخاطبان خود، میتوانند مفاهیم مرتبط باسواد رسانه ای را منعکس کنند.
بهتر است ما نیز نسبت به این امر مهم، بی دقت و کم توجه نباشیم، و سطح آگاهی و شناخت رسانه ای خود را افزایش دهیم.